داستان شگفت انگیز از زمان جنگ شجاعت و جنگ سرد تراژدی مربوط به Canberrans آمده است به نور به دلیل 40-year-old نامه.
در زمستان سال 1944 لئو Weizen و خانواده اش در لهستان ذخیره دو استرالیایی از مرگ با پنهان کردن آنها را زمانی که آنها موفق به فرار از دست نازی ها و در حال حاضر او می خواهد به تماس با ما.

لئو Weizen والدین گرترودا و استفان Przeniczny.
او سعی 40 سال پیش زمانی که او نوشت: نامه ای به کانبرا تایمز اما هرگز به ما رسیده احتمالا به خاطر کمونیست مقامات آن مسدود شده است.
اما آقای Weizen نگه داشته و نامه او نوشت: تمام کسانی که سال پیش در ژانویه 5, 1979 – و او دوباره آن را فرستاده شده است.
قهرمانی از خانواده اش باقی ماند تا با او برای سال 85 و نبود او اجازه رفتن به رمز و راز و بدون تلاش برای حل آن است.
شما می توانید او کمک کند ؟
این همه مربوط به یک داستان شگفت انگیز از شجاعت در بخشی از خانواده خود را هنگامی که آنها مخفی دو فرار استرالیا زندانیان که در حال فرار از اردوگاه نازی ها در نزدیکی خانه خود را به آلمان نازی بود توفنده به خاکستر و فراموشی..

لئو Weizen که می خواهد به تماس را با دو استرالیایی خانواده اش نجات در جنگ.
آقای Weizen می داند که این دو نفر تنها به عنوان Roy و ویکتور اما فکر می کند از آنها آمد کانبرا.
او دو برادر و پدر و مادرش زندگی در یک شهر کوچک که در آن زمان آلمان است اما در حال حاضر لهستان – Koenigshuette تحت حکومت آلمان اما تغییر نام داد و به عنوان هاشاو در لهستانی.
پدر او آمد به دانستن استرالیا زندانیان زمانی که آنها مجبور به کار در محلی نیتروژن کارخانه.
به عنوان روسها پیشرفته و آتش تفنگ رو بلندتر و نزدیک تر نازی ها تصمیم به مارس زندانیان به عقب به سمت آلمان – مارس اسیران بودند بعید است برای زنده ماندن.
بنابراین دو استرالیایی تصمیم به فرار و تبدیل شده تا در باغ لئو صفحه اصلی.
“پدر من می خواستم برای کمک به آنها را به بازگشت به میهن خود و استرالیا و بنابراین او تصمیم گرفت برای مخفی کردن آنها” لئو نوشت: در نامه ای به کانبرا تایمز.
“در تاریکی شب پرواز آغاز شد و آنها آمدند به باغ ما که تحت پوشش در هی.”
اما درجه حرارت خارج شد و منفی 21 درجه سرد به اندازه کافی به آنها را بکشند.
“بنابراین به عنوان به سرعت به عنوان ممکن است آنها تا به حال به ارمغان آورد داخل. ما می تواند بشنود همیشه بلندتر, چگونه ارتش سرخ آمد نزدیکتر و نزدیکتر آمد.”
پدر تصمیم گرفت برای مخفی کردن ویکتور و روی در کمد.
دو وجود دارد خطرات: سربازان آلمانی در حال عقب نشینی و قرمز سربازان ارتش در پیشبرد.
“خطر برای پدر و مادر من بسیار زیاد بود چرا که ارتش آلمان برای نگاه خانه های خالی و اتاق برای اقامت در شب و ارتش سرخ در پی پس از سربازان دشمن.
“روی و ویکتور پنهان در گنجه اول و مادرم با من دو برادر مخفی در انبار با بدترین ترس. آنها دعا کرد که هیچ چیز اتفاق افتاده است.
“پدر من و من ماندم در صفحه اصلی و همچنین دعا کرد که این دو نمی توان کشف کرد اگر نیروهای آلمانی با هجوم به اتاق خواب خود را با سلاح های سنگین و نارنجک. غلط جنبش و یا یک عطسه معنی پایان برای همه ما است.”
زندانیان کشف شد که ارتش سرخ بیش از زد شهر و سربازان خود را به خانه آمد. این سربازان شوروی را متهم کرد که دو استرالیایی بودن و حدود آنها را شلیک کنید.

لئو Weizen در مورد زمان او ملاقات استرالیایی به عنوان آنها فرار از نازی ها.
“سربازان روسی در آمد در حالی که دوستان ما روی و ویکتور بودند در تخت خواب.
“این سربازان روسی بودند بسیار وحشیانه به دوستان ما (Roy و ویکتور). آنها کشیده و آنها را به بیرون از تخت و فریاد آنها سربازان آلمانی و باید آنها را به گلوله بست.”
اما توسط یک فرصت شگفت انگیز که در آن لحظه دو اوکراین کارگران کارخانه به نظر می رسد و vouched برای استرالیا. یک افسر پس از آن آمد و دستور داد تا سربازان خود را به ساقه.
“یک افسر در آمد و بلافاصله آرام همه پایین. ما بسیار خوش شانس” لئو نوشت.
دو استرالیایی جان سالم به در جنگ. برای چند سال این خانواده که در معرض خطر زندگی خود را برای نجات فراری نگه داشته در تماس باشید. این جفت ارز لئو فکر می کند آنها در کانبرا است.
اما پس از آن در سال 1949 تمام تماس متوقف شده که به تازگی نصب شده دولت کمونیستی در لهستان مسدود تماس با غرب است.
مدت کوتاهی پس از آن به لهستانی پلیس مخفی جستجو هر اینچ از صفحه اصلی خود. همه تماس با استرالیا متوقف شد.
در حال حاضر لئو می خواهد برای پیدا کردن آنچه اتفاق افتاده است. “من دوست دارم برای دیدن که آنها تا به حال زندگی شاد و ازدواج به عنوان آنها آرزو زمانی که آنها به سمت چپ.”
اما او 86 و دو سرباز خواهد بود حدود 20 سال مسن تر تا شانس آنها هنوز زنده هستند و باریک. لئو شگفتی اگر خانواده خود را هنوز هم در کانبرا است.
او به خاطر یکی به عنوان یک خلبان و دیگر به عنوان پسر یک کشاورز.
“در آن زمان من 12 سال و در حال حاضر من 86 و امید که روی و ویکتور را می توان یافت و یا حداقل خانواده خود را به طوری که من می توانید به آنها بگویید که چرا ما هرگز آمد و آنچه اتفاق افتاده در طول این سال است.
“پس لطفا به من کمک کند پیدا کردن نام خانوادگی خود را و یا برای پیدا کردن Roy و ویکتور خود را دارند.”
و او نشانه های خاموش: “جنگ بیشتر نه لئو Weizen-Przeniczny.”
Leave a reply